معنی یعقوب لیث
لغت نامه دهخدا
یعقوب لیث. [ی َ ب ِ ل َ] (اِخ) صفاری. رجوع به یعقوب بن لیث... شود.
لیث
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن نصر. رجوع به لیث بن مظفر... شود.
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن معدل بن حاتم بن ماهان بن کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرو ابرویزبن هرمزدبن خسرو انوشروان بن قبادبن فیروزبن یزدجردبن بهرام جور... نام پدر یعقوب مؤسس سلسله ٔ صفاری است. (تاریخ سیستان ص 200). نام پدر عمرو و یعقوب صفاری از مردم شهر قرنی است. (از حدود العالم).
لیث. (ع ص، اِ) ج ِ الیث. (منتهی الارب).
لیث. [ل َی ْ ی ِ] (ع ص) نبات ٌ لیث، گیاه درهم پیچیده و انبوه. (منتهی الارب).
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن حَبرویَه. محدث است.
لیث. [ل َ] (اِخ) موضعی است میان سرین و مکه و آنجا را وقعه ای است. (از منتهی الارب). رودباری است پائین سراه که به دریا یا موضعی از حجاز ریزد. لیث گوید: موضعی است در دیار هذیل. (از معجم البلدان).
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ادریس محدث است. رجوع شود به فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ج 2 ص 290.
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ضمام. شاعری است از عرب.
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن عبده البصری. ابوالحارث. تابعی است.
لیث. [ل َ] (اِخ) ابن ابی سلم. در اول خلافت ابودوانق درگذشت. (تاریخ گزیده ص 252).
حل جدول
نام های ایرانی
پسرانه، شیر درنده، نام پدر یعقوب پادشاه صفاری
معادل ابجد
728